چشمهایت به دنبال نوراند،
بال های تو در خون کبوتر!
در دهان تو آتش گرفته،
شاخه سبز زیتون کبوتر
چشم هایت به دنبال نوراند،
در هجوم غبار و سیاهی،
از حصار قفس، تور، آتش،
کی می آیی تو بیرون کبوتر؟
خانه :آوار،آوار،آوار، نخل ها
سوخته، زخم خورده،
سایه تیره رنگ کلاغان،
بر زمین زد شبیخون کبوتر
بال های تو در خون کبوتر!
در دهان تو آتش گرفته،
شاخه سبز زیتون کبوتر
چشم هایت به دنبال نوراند،
در هجوم غبار و سیاهی،
از حصار قفس، تور، آتش،
کی می آیی تو بیرون کبوتر؟
خانه :آوار،آوار،آوار، نخل ها
سوخته، زخم خورده،
سایه تیره رنگ کلاغان،
بر زمین زد شبیخون کبوتر
صبح باید بیاید نباید،
بال های تو در خون بماند،
باید آیینه و گل بپاشی،
روی این شهر گلگون کبوتر،
غرقه در خون دل هایشانند،
کودکان، مادران، پیرمردان،
پشت دیوار بیت المقدس،
تا سر کوه صهیون کبوتر،
بال بر زخم هایم کشیدی،
در نگاه غریبم چه دیدی؟
تا صدا می زدم می رسیدی،
از نگاه تو، ممنون کبوتر!
غزه در خون خبر منتشر شد!
گر چه در گوش ها پنبه باشد،
در گلوی تو یک بغض تلخ است،
شاخه ی سبز زیتون کبوتر!
- شنبه ۰۷ بهمن ۰۲ ۲۱:۳۶ ۲ بازديد
- ۰ نظر